عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6854 /
۱۴۰۰ پنج شنبه ۲۵ شهريور
|
استقلال هنوز میتواند امیدوار باشد
سرمقاله
آرمن ساروخانیان
وریا غفوری در استوری که فردای شکست مقابل الهلال با گلایه از مشکلات تیم منتشر کرد، نوشت: «هواداران عزیز و عاشق خیلی خوب میدانم که لیاقت و خواسته شما در این چند سال چیزی جز قهرمانی نبوده، ولی باید واقعبین و صادق بود؛ با این رویه موفقیتی حاصل نخواهد شد. اگر ما تیمی قوی و شایسته میخواهیم نیاز به کارکرد هماهنگ و بینقص در تمامی ارکان باشگاه داریم.»
رضا رجبی، مدافع اسبق استقلال هم مثل وریا امید زیادی به موفقیت تیم ندارد و گفت: «به هر حال مردم ناراحتند ولی من مجبورم واقعیتهایی را که به ذهنم میرسد، بگویم. استقلال هنوز برای قهرمانی و اینکه بتواند تیمهای حاضر در لیگ را ببرد به آن هارمونی و نظم لازم نرسیده است اما امیدوارم در آینده شرایط تیم بهتر شود، ولی واقعاً چشم من آب نمیخورد که این تیم بااقتدار بیاید و قهرمان شود. شما همین الان نگاه کنید که سپاهان و پرسپولیس و حتی گلگهر چه بازیکنانی را جذب کردهاند. ایکاش ما به جای خرید چند بازیکن، پول خود را به یک نفر میدادیم اما بازیکن تأثیرگذاری را جذب میکردیم.
این اولین بار در چند سال اخیر است که استقلال پیش از شروع فصل فاصله آشکاری با مدعیان قهرمانی دارد و کارشناسان، مربیان و بازیکنان حتی روی کاغذ هم امید زیادی به پر شدن این فاصله ندارند.
مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا زمانبندی نامناسبی داشت و استقلال مجبور شد بدون آمادگی کافی با الهلال روبهرو شود. شکست در این بازی بحران تازهای را برای استقلال بوجود آورده، ولی از طرف دیگر عیان شدن مشکلات فنی یک ماه مانده به شروع فصل جدید فرصتی تازه برای باشگاه است که برای تقویت تیم تلاش کند.
در واکنشهای بعد از این شکست عموماً شاهد حملات به مدیریت و کادر فنی و حتی تسویه حسابهای شخصی بودیم، ولی اگر ارادهای برای اصلاح باشد در همین زمان یکماهه هم میتوان نقاط ضعف تیم را تقویت کرد.
استقلال کار برای فصل جدید را از هفته آینده شروع میکند و با اضافه شدن گابریله پین، مجیدی سرانجام توانست کادر فنیاش را کامل کند. آنها در این یک هفته فرصت دارند با آنالیز بازی الهلال ضعفهای تیم را بشناسند و هنوز میتوانند بازیکنان جدیدی به تیم اضافه کنند. ضعف آشکار بیتردید در خط حمله است و اگر در بازی دوشنبه گلزن فرصتطلبی در ترکیب بود شاید استقلال میتوانست به جای الهلال صعود کند. گفته میشود مجیدی در فاصله تعطیلی تمرینات به دنبال یک مهاجم خارجی است و اضافه شدن چنین بازیکنی قطعاً بخشی از مشکلات را حل میکند. همچنین استقلال در خط هافبک هم نیاز به یک بازیکن طراح دارد و ممکن است در این فاصله یکماهه بتوان چنین بازیکنی را به تیم اضافه کرد.
هنوز همه چیز برای استقلال از دست نرفته و میتوان تا شروع لیگ به هماهنگی و کیفیت بالاتری رسید، به شرطی که تمام ارکان باشگاه در یک جهت حرکت کنند و روی ایده مشخصی به توافق برسند.»
شب بد سردار و فصل سخت هواداران بارسلونا
رسول مجیدی @Rasoulmajidi
۱ - مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا به پایان رسید و حالا پرسپولیس تنها نماینده ایران در دور یکچهارم نهایی است. سرخهای تهرانی در چند فصل گذشته همواره عملکرد خوبی در لیگ قهرمانان آسیا داشتهاند تا نشان بدهند درخشششان در لیگ برتر ربطی به مسائل بیرونی -که هواداران سایر تیمها میگویند- ندارد. استقلال و سپاهان با 12 دوره حضور در لیگ قهرمانان بین تیمهای ایرانی رکورددار هستند ولی پرسپولیس با درخشش در فصول اخیر توانسته رکوردهای حضور در مرحله حذفی را تصاحب کند. تا پیش از این، پرسپولیس با 3 مرتبه صعود به مرحله یک چهارم نهایی در کنار سپاهان رکورددار بود که سرخپوشان با غلبه بر استقلال تاجیکستان به تنهایی این رکورد را تصاحب کردند. پس از پرسپولیس و سپاهان، استقلال و ذوبآهن با 2 بار حضور در یکچهارم نهایی بیشترین سابقه را در این مرحله دارند. پرسپولیس حالا یکی از غولهای آسیاست که هیچ رقیبی دوست ندارد قرعه مرحله یک چهارمش رویارویی با آن باشد.
۲ - راستش را بخواهید سهشنبه شب وقتی برای اولینبار زنیت به انگلیس سفر کرده بود تا در چارچوب لیگ قهرمانان با مدافع عنوان قهرمانی بازی کند و روی تصویر آرایش دو تیم به نمایش گذاشته شد، قند در دلمان آب شد.در نوک خط حمله میزبان لوکاکو قرار داشت و در نوک خط حمله میهمان سردار آزمون ما. انگار یک دوئل بود. دو تیم تک مهاجمه بازی میکردند و این دو نام و عکسشان درست در مقابل هم آمده بود.
در جریان بازی اما کلاس کاملاً متفاوت دو مهاجم مشخص شد. متأسفانه سردار شب بدی در استمفوردبریج داشت. به حدی که حتی خبرنگاران بعد از بازی از سماک سرمربی زنیت پرسیدند چرا او را تعویض نکرده.
سماک هم اینطوری موضوع را توضیح داد: «ما روی سرعت او حساب باز کرده بودیم. او اتفاقاً لحظات خوبی را در این مسابقه رقم زد. او یک پاس خیلی خوب داد که موقعیت بسیار مناسبی ایجاد شد. من اگر تعویض میکردم، این تعویض با توجه به وضعیت مناسب او در این دیدار تصمیم بدی بود. ما ۲ مهاجم داشتیم و گزینههای زیادی برای تصمیمگیری وجود نداشت. بعد از اینکه گل خوردیم به سردار نیاز داشتیم و اصلاً تعویضش تصمیم درستی نبود.»
۳ - مهمترین بازی سهشنبه شب البته در نوکمپ برگزار شد. بارسلونا نیمه اول خوبی داشت. میتوانست به گل هم برسد اما روی شوت مولر عقب افتاد و در نیمه دوم دو گل دیگر دریافت کرد تا نه تنها نتواند انتقام آن شکست معروف دو فصل پیش را بگیرد بلکه بازهم شکستی سنگین را مقابل غول آلمان تجربه کند. بارسلونا وضعیت خوبی ندارد. اولین بازیاش در لالیگا را خیلی خوب انجام داد اما بعد مشخص شد بارسای کومان همچنان قرار است هوادارانش را حرص بدهد. واکنش پیکه کاپیتان بارسا به این باخت برایم جالب بود: «ما خودمان را گول نمیزنیم و باید اعتراف کرد که از شانسهای قهرمانی نیستیم. تا قبل از گل نخست بایرن بازی پایاپای بود. گل دوم حریف کار ما را تمام کرد و بعد از آن ناامیدکننده بودیم.»
کمتر پیش میآید کاپیتانی به این راحتی از تیمش بد بگوید. بارسا در حال پوستاندازی است و فعلاً هوادارانش چارهای جز تحمل کردن ندارند.
نگاهی به عملکرد ایرانیها در لیگ قهرمانان اروپا
رقابت جذاب آزمون و طارمی
لیگ قهرمانان اروپا از سهشنبه شب شروع شد و ما هم امسال دو نماینده پر امید در آن داریم. سردار آزمون در زنیت و مهدی طارمی در پورتو. آزمون در بازی سهشنبه شب مقابل چلسی کاری از پیش نبرد و تیمش یک بر صفر به مدافع عنوان قهرمانی باخت. بازی مهدی طارمی مقابل اتلتیکو مادرید را هم شما دیدهاید و ما هنگام تنظیم این گزارش نه اما بد ندیدیم به همین مناسبت گزارش سایت فوتبال ۳۶۰ را درباره آمار و عملکرد بازیکنان ایرانی در مهمترین لیگ باشگاهی دنیا نشر دهیم:
علی دایی؛ 2 دوره / 15 بازی / 3 گل
اینجا هم پیشتازی با علی دایی است. جالب اینکه در یک شب اولین ایرانیهای لیگ قهرمانان اروپا به میدان رفتند. در 30/9/98 علی دایی در بازی بایرن مونیخ - منچستر به میدان رفت و مهرداد میناوند در دیدار اشتروم گراتس - اینتر. از آنجا که دایی زودتر از میناوند وارد میدان شد او میتواند لقب اولین ایرانی که بازی در لیگ قهرمانان را تجربه کرده از آن خود کند.
حضور در بایرن مونیخ این فرصت را برای علی دایی پیش آورد که بازی در لیگ قهرمانان اروپا را تجربه کند. دایی در فصل 99-98 عضو بایرن بود و با این تیم تا فینال هم بالا آمد. دایی همانطور که در فینال فرصت بازی پیدا نکرد در بازیهای قبل هم بیشتر پشت خط ماند و در مجموع 4 بار به میدان رفت که بازی با منچستر در مرحله گروهی یکی از آنهاست.
فصل بعد اما فصل آقایی دایی در اروپا بود. او با هرتابرلین لیگ قهرمانان را به لرزه درآورد. 11 بار به میدان رفت و با دو گل تاریخیاش به چلسی و گلزنی به میلان با سه گل به بهترین گلزن ایرانی تاریخ لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد. در آن مقطع بازیهای دور دوم هم گروهی انجام میشد و همین موضوع به دایی کمک کرد تا بازیهایش در لیگ قهرمانان زیاد شود.
مهرداد میناوند؛ 3 دوره / 14 بازی
مهرداد میناوند هم با اشتروم گراتش سوابق قابل توجهی در لیگ قهرمانان دارد. او سه فصل در این رقابتها حضور داشت. در فصل 99-98 دو حضور مقابل اینتر و رئال مادرید داشت. در فصل 2000-99 باز هم دو بازی برابر مارسی و منچستر یونایتد تجربه کرد. پربارترین فصل حضور میناوند در لیگ قهرمانان به فصل 2001-2000 برمیگردد که 10 بار به میدان رفت و دوباره حضور مقابل منچستر را تجربه کرد.
مهدی مهدویکیا؛ دو دوره / 11 بازی / 2 گل
موشک ایرانی هامبورگ موفق شد دو فصل با این تیم در لیگ قهرمانان اروپا به میدان برود. در فصل 2000-99 در شش بازی هامبورگ در پنج بازی به میدان رفت و موفق شد به یوونتوس و لاکرونیا هم گل بزند. بازی مهدی مقابل یوونتوس یکی از درخشانترین نمایشهای یک ایرانی در تاریخ لیگ قهرمانان است. مهدی و هامبورگ در فصل 2007-2006 هم به لیگ قهرمانان رسیدند که مهدویکیا در هر 6 بازی تیمش از جمله دو بازی برابر آرسنال بازی کرد. در هر دو فصل هامبورگ از گروهش بالا نرفت وگرنه بازیهای مهدویکیا بیشتر هم میشد.
علی کریمی؛ سه فصل / 6 بازی / یک گل
جادوگر هم سابقه سه فصل حضور در لیگ قهرمانان را دارد، با این حال او خیلی کم به بازی گرفته شد. کریمی همچنان آخرین گلزن و بازیکن ایرانی لیگ قهرمانان است. در فصل 2006-2005 که کریمی یک نیم فصل رویایی در بایرن داشت و در اکثر بازیها ثابت بود در لیگ قهرمانان بیشتر نیمکتنشین میشد. در مجموع او سه بازی مقابل راپیدوین، بروخه بلژیک و میلان انجام داد. گل او به راپیدوین در تاریخ22/11/2005 آخرین گل یک ایرانی در لیگ قهرمانان است. در واقع حدود 11 سال است که هیچ ایرانی در لیگ قهرمانان اروپا گل نزده است. کریمی در فصل بعدش هم دو بازی با پیراهن بایرن مقابل اسپارتاک مسکو و اسپورتینگ لیسبون انجام داد. او شاید تصور نمیکرد دیگر رنگ لیگ قهرمانان اروپا را ببیند اما انتقال عجیبش به شالکه چنین فرصتی را برایش پیش آورد. در فصل 2011-2010 در مرحله یک چهارم نهایی آن رقابتها علی کریمی در بازی با اینتر چند دقیقهای برای شالکه بازی کرد.
وحید هاشمیان؛ یک دوره / 2 بازی
حضور در بایرنمونیخ فرصت بازی در لیگ قهرمانان اروپا را برای وحید هاشمیان هم فراهم کرد. وحید در فصل 05-2004 دو 10 دقیقه مقابل آژاکس و یوونتوس بازی کرد. هاشمیان در فصلی که بازیکن هامبورگ بود فرصت بازی در لیگ قهرمانان را پیدا نکرد.
اشکان دژاگه؛ یک دوره / 3 بازی
اشکان زمانی که در لیگ قهرمانان به میدان رفت هنوز ایران را برای بازی انتخاب نکرده بود. قهرمانی ولفسبورگ به اشکان فرصت داد تا بازی در این سطح را تجربه کند. اشکان سه بار در فصل 10-2009 در لیگ قهرمانان اروپا به میدان رفت؛ دو بازی مقابل بشیکتاش و یک بازی برابر منچستر یونایتد.
سردار آزمون؛ سه دوره / 16 بازی / 4 گل
سردار آزمون در بین بازیکنهای ایرانی، رکورددار بازی در لیگ قهرمانان اروپا است. او همراه با دو تیم روستوف و زنیت در لیگ قهرمانان اروپا توپ زده است. علاوه بر بیشترین بازی، مهاجم شماره 20 تیم ملی بیشترین گل زده را در بین بازیکنان ایرانی در لیگ قهرمانان اروپا هم دارد. او در فصل 17-2016 همراه با روستوف به تیمهای اتلتیکو مادرید و بایرن مونیخ گل زد. در فصل 20-2019 هم همراه با زنیت موفق شد مقابل لیون و بنفیکا گلزنی کند. سردار با وجود اینکه فصل گذشته نتوانست همراه با زنیت در این رقابتها گلزنی کند، با 4 گل زده بهترین گلزن ایرانی لیگ قهرمانان اروپا است.
سعید عزتاللهی؛ یک دوره / 2 بازی
سعید عزتاللهی که سابقه بازی در جام جهانی را در کارنامه دارد، دیگر بازیکن ایرانی است که در لیگ قهرمانان اروپا توپ زده است. او در فصل 17-2016 همراه با باشگاه روستوف روسیه مقابل تیمهای بایرن مونیخ آلمان و آیندهوون هلند دقایقی فرصت بازی پیدا کرد.
کاوه رضایی؛ یک دوره / 2 بازی
کاوه رضایی که چند سالی است در لیگ بلژیک به میدان میرود، دو بار بازی در لیگ قهرمانان اروپا را تجربه کرده است. مهاجم اسبق باشگاه استقلال در فصل 19-2018 همراه با بروژ بلژیک در دو بازی مقابل موناکو به میدان رفته است. رضایی با وجود اینکه در این دو بازی گلی نزده، یک پاس گل به همتیمیهای خود مقابل موناکو داده است.
مهدی طارمی؛ یک دوره / 6 بازی / 2 گل
مهدی طارمی در اولین فصل حضورش در پورتو ستاره این تیم شد. او در لیگ قهرمانان اروپا همراه با این تیم تا مرحله یک چهارم نهایی پیش رفت و موفق شد دو بار طعم گلزنی در این رقابتها را بچشد. گل اول او در جدال مقابل یوونتوس در مرحله یک هشتم نهایی به ثمر رسید. گل دوم مهدی اما حسابی سروصدا به پا کرد؛ او در بازی برگشت مرحله یک چهارم نهایی مقابل چلسی در حالی که به عنوان بازیکن تعویضی به میدان آمده بود، با یک ضربه قیچی برگردان دیدنی در ثانیههای پایانی موفق به گلزنی شد. پورتو با تک گل طارمی موفق شد چلسی را شکست دهد اما به دلیل باخت 2 بر صفر در بازی رفت، از صعود به نیمه نهایی بازماند. گل مهاجم ایرانی پورتو در پایان فصل، به عنوان بهترین گل لیگ قهرمان اروپا انتخاب شد.
سردار آزمون و مهدی طارمی دو مهاجم فرصتطلب تیم ملی ایران رقابت جذابی با هم برای کسب عنوان بهترین گلزن ایرانی لیگ قهرمانان اروپا دارند. طارمی با 2 گل زده پشت سر آزمون
4 گله است.
زنوزی مطلق؛ بار کج یا
در جستوجوی زمان از دست رفته؟
یادداشت
علیرضا مؤیدیفر
برای هر کسی که اولاً فوتبال دنیا و ثانیاً فوتبال ایران را بشناسد، از روز روشنتر است که پدیده فوتبال در ایران، جدا از برخی ظواهر شکلی، به لحاظ ماهیت، جدا از آن چیزی است که در دنیا با نام مشابه فوتبال میشناسند.
فوتبال در دنیا، یک ابر پدیده ورزشی-اقتصادی است، که بیش از هر چیز، یک کسب و کار به حساب میآید. بنابر این، طبیعی است که باید از قواعد اقتصادی کسب و کارها پیروی کند، که میکند. همه کسب و کارها، تلاش میکنند تا کالا یا خدماتشان را در یک بازار رقابتی فشرده و دشوار، با بهترین کیفیت، به مصرف کننده نهایی، عرضه کنند. در این راستا، کلیدیترین مفهوم، برای راهاندازی و تداوم یک کسب و کار، «فروش» است. مقوله فروش به عنوان ستون حیات کسب و کارها، به دنبال خود مفاهیمی چون کیفیت، بازاریابی، تبلیغات، نوآوری و سایر را به همراه میآورد. کسب و کار فوتبال در سراسر دنیا، جدا از سایر بیزنسها نیست. پس ناچار است تا از همین روشها بهره ببرد اما در ایران چه؟
فوتبال در ایران قرار است چه بفروشد؟ و از محل چنان فروشی، چه مابهازایی به دست بیاورد؟ وقتی ۱۶ تیم با اعوان و انصارشان، هر سال توی سر و کله خود و تماشاگرانشان میزنند برای هیچ، برای تنها یک عنوان خشک و خالی که بشود ابزار کلکل نوجوانهای بیتفریح، این چه سنخیتی با مفهوم بیزنس فوتبال خواهد داشت؟
نتیجه این میشود که فوتبال در ایران، تبدیل میشود به صورتی دیگر از یارانه پنهان، که دولتها برای فرو نشاندن عطش تقاضای مردم، برای داشتن تفریحات سالم، میپردازند. اینگونه است که فوتبال در ایران عمیقاً دولتی میشود. چه مستقیم، از طریق باشگاهداری و چه غیر مستقیم -و البته قدرتمند- از طریق ورود شرکتهای دولتی و خصولتی. در چنین بستری باشگاهداری خصوصی به معنای راستین آن، منطقاً هرگز به وجود نخواهد آمد. چه اینکه سرمایهگذار خصوصی اگر برای کسب سود در هر زمینهای، ورود نکرده باشد، بیتردید یک جای کارش میلنگد و همانطور که افتاد و دانید، در فوتبال ایران از کسب سود خبری نیست.
پس داستان محمدرضا زنوزی مطلق چیست؟ کسی که با کلی سروصدا، در فوتبال ایران رونمایی شد و حالا میگویند قریب به چهارصد میلیارد تومان بدهی در باشگاه تراکتور بالا آورده است. رقم عجیب نیست. دهشتناک است. آن هم فقط طی چهار پنج سال. مگر زنوزی در تراکتور چه کرد؟ نمیشود بگوییم کاسبی نمیدانست، که سالهاست جزو ابرمتمولین ایران است و این نمیشود جز اینکه با حداقل تعاریف کسب و کار آشنا باشید. مفهوم سود و زیان، درآمد و هزینه و عرضه و تقاضا را بدانید. نمیشود بگوییم از باشگاهداری چیزی نمیدانست چون سالها پیش از تراکتور، در گسترش فولاد تبریز تن به دریای تیمداری زده بود. پس چه میشود که بیزنسمن بینالمللی ما، با آن سابقه و ادعاهای مشعشع، چنین فرو مینشیند؟
تحلیل ماجرای زنوزی و تراکتور، فراتر از موارد مشابه کوچکترش مثل ماجرای هدایتی و استیلآذین، کمترین کاری است که متولیان و مدعیان فهیم فوتبال در ایران، باید انجام بدهند. آنهایی که کلیدواژه «خصوصیسازی باشگاهها»، لحظهای از سر زبانشان نمیافتد. آنها که، چه از سر صدق باطن و چه از روی نیات شخصی، در آرزو و تلاش برای کشاندن سایر تیمهای صاحب شهرت و کسوت به این وادی هستند.
مقایسه نحوه اداره دو باشگاه تراکتور و سپاهان، که دومی هم در تلاشی بیاثر میکوشد تا انتسابش به دولت را انکار کند، کلید حل معمای عملکرد زنوزی است. جایی که زنوزی، با اهمالی آشکار و سرخوشانه، چهارصد میلیارد تومان بدهی میسازد و سپس از تیمداری اظهار انصراف میکند، باید به شک افتاد. وقتی عیان است که در فوتبال ایران، حتی برای قهرمان شدن، یک پول سیاه کف دستتان نمیاندازند (سایر روشهای متعارف درآمدزایی بماند)، وارد شدن به مقوله تیمداری خصوصی، میتواند به هر انگیزهای رخ دهد، جز رویکرد اقتصادی که ذات فوتبال قهرمانی است. بار کج زنوزی در تراکتور به منزل نرسید. شاید هم او از ابتدا، منزلی جز آنچه ما میانگاریم در ذهن داشت و ای بسا رسیده باشد اما برای مردمانی که در این چند سال، همه جوره او و تیمش را، به درستی یا نادرستی حمایت کردند، زمان زیادی از دست رفته است و این میتواند برای سایر هواداران فوتبال که در آرزوی طلوع امثال زنوزی در تیمهایشان هستند، زنگ اخطاری جدی باشد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو